سقوط اصفهان
نویسنده:
ژان کریستف روفن
مترجم:
محمد مجلسی
امتیاز دهید
✔️ کتاب سقوط اصفهان یک رمان تاریخی است که تاریخ را با تمام زیر و بم هایش بازسازی می کند.
نویسنده این کتاب درباره اثر خود می نویسد: خواننده در ضمن مطالعه ی صفحات اول سعی می کند سرنخی بدست آورد، تا وقایع ((تاریخی)) و ((غیر تاریخی)) را از هم جدا کند. اما کم کم این وسواس را کنار می گذارد، و در امواج حوادث غرق می شود وبا آنها پیش می رود ، ودیگر با واقعی بودن یا تخیلی بودن رویداد ها کاری ندارد.
داستان در قرن ۱۸ میگذرد و آخرین سالهای حکومت صفویان را به تصویر می کشد ، شخصیت اول داستان، پزشکی فرانسوی به نام ژان باتیست پونسه است که سالها پیش در حبشه زندگی میکرده و در آنجا با دختری به نام آلیکس (دختر سفیر فرانسه) آشنا میشود که به دلیل مخالفت سفیر با ازدواجشان، هر دو فرار کرده و به ایران پناهنده میشوند (البته این موضوع اصلی داستان حبشه است)
پونسه پزشکی در خدمت مردم و محرومان است و از کمک به دیگران ابایی ندارد ، آنچنان که از نظر مردم اصفهان به میرزا پونسه معروف است . پونسه و همسرش آلیکس و تنها دخترشان سبا (که در ایران به دنیا آمده است) زندگی خوب و خوشی را در شهر زیبای اصفهان تجربه میکنند تا اینکه با ورود غربیه ای به شهر اصفهان زندگی آنان دستخوش حوادثی میشود.
بیشتر
نویسنده این کتاب درباره اثر خود می نویسد: خواننده در ضمن مطالعه ی صفحات اول سعی می کند سرنخی بدست آورد، تا وقایع ((تاریخی)) و ((غیر تاریخی)) را از هم جدا کند. اما کم کم این وسواس را کنار می گذارد، و در امواج حوادث غرق می شود وبا آنها پیش می رود ، ودیگر با واقعی بودن یا تخیلی بودن رویداد ها کاری ندارد.
داستان در قرن ۱۸ میگذرد و آخرین سالهای حکومت صفویان را به تصویر می کشد ، شخصیت اول داستان، پزشکی فرانسوی به نام ژان باتیست پونسه است که سالها پیش در حبشه زندگی میکرده و در آنجا با دختری به نام آلیکس (دختر سفیر فرانسه) آشنا میشود که به دلیل مخالفت سفیر با ازدواجشان، هر دو فرار کرده و به ایران پناهنده میشوند (البته این موضوع اصلی داستان حبشه است)
پونسه پزشکی در خدمت مردم و محرومان است و از کمک به دیگران ابایی ندارد ، آنچنان که از نظر مردم اصفهان به میرزا پونسه معروف است . پونسه و همسرش آلیکس و تنها دخترشان سبا (که در ایران به دنیا آمده است) زندگی خوب و خوشی را در شهر زیبای اصفهان تجربه میکنند تا اینکه با ورود غربیه ای به شهر اصفهان زندگی آنان دستخوش حوادثی میشود.
تگ:
استان اصفهان
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1391/07/10
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سقوط اصفهان
با حرکت وی و پسر خوانده اش ژرژ و کویوک خدمتکار مغولی به طرف تبریز و ارس و عبور از مرز و ملاقات با پاشای نظامی و ورود به گرجستان و ملاقات با پطر کبیر تزار و نامه مساعد وی به همراه پلس مخفی عازم اردوگاه های اسرا شده و ژورمی را یافته در بازگشت اسیر تاتارها شده و در بازار سمرقند فروخته می شوند.
کنسول سابق فرانسه در مصر پدر الیکس از طرف کاردینال مامور بررسی ادعا شده به سمت ایران از طریق لبنان و عراق حرکت می کند.
افغان ها به رهبری محمود افغان پس از تصرف کرمان به سمت اصفهان امده و با کمک فیل ها جلفا را تصرف و با محاصره اصفهان و قحطی در شهر شاه سلطان حسین در پی شورش و درخواست مردم تسلیم می شود.
ماجرای نورالهدی همسر اعتماد الدوله صدر اعظم و علیرضابیک.حوادث بازگشت باتیست و همراهان از افغانستان به ایران و بردگی و ماجرای سبا دختر خانواده تحت عنوان باکره موقرمز نیز جالب است.
به هر حال این کتاب گرچه یک رمان تاریخی تمام عیار نیست و به نظر می رسد تنها لعابی از برخی رویدادهای تاریخی به قسمت هایی از آن زده شده، اما باز هم خواندن کتابی از این نوع در این قحط الکتاب رمان تاریخی فارسی، دلچسب است.
ضمنا توجه دوستان گرامی را به توصیف جالبی از اوضاع ایران از زبان یکی از شخصیت های کتاب در صفحه 507 جلب می کنم:
"می شنوید؟...ما در نیمه راه هند و مغرب زمین هستیم. در میان راه دنیای تخیلات و واقعیات. در نیمه راه رؤیا و علم. نه آن هستیم و نه این و هیچ چیز را جدی نمی گیریم و به همین علت موجودی مثل سلطان حسین را به پادشاهی قبول می کنیم و از او فرمان می بریم...اما من مطمئنم که این وضع باقی نمی ماند. و بعد از ان که مهاجمان افغان همه چیز را خراب کردند، چیزی برای ما باقی نگذاشتند، آنوقت رؤیاها و تخیلات ما اوج می گیرند و آن وقت است که این ملت از جا برمی خیزد و دنیای تازه ای را می سازد. این ملت را من خوب می شناسم. مدت زیادی زیر آوارهای شکست نمی ماند."
از معروفترین رمانهای تاریخی پارسی نیز می توان به : "آشیانه عقاب" ( زین العابدین موتمن ، 1318) ، "خورشید تیسفون" (ابراهیم زمانی آشتیانی ، 1345) ، "سلحشور"( صنعتی زاده ، 1311) ، "عروس مدی" (عباس آریانپور کاشانی، 1317) ، "لازیکا" (حیدرعلی کمالی، 1309) ، "شهربانو" ( رحیمزاده صفوی ، 1310) ، "مانی نقاش" ( صنعتی زاده ، 1305) و ... اشاره کرد ، شایان ذکر است که اکثر کتاب های "صنعتی زاده" در ژانر رمان تاریخی می گنجند
سلام دوست گرامی
متاسفانه یا خوشبختانه احتمالا هیچ کدام از اثاری که ذکر کردید در کتابناک موجود نمی باشد و از بعضی از رمان های خارجی چند ترجمه [/quote]
البته تردید عزیز ، برخی از این کتاب ها در بازار پیدا مشوند (البته به سختی، چون خیلی از این آثار متاسفانه دیگر تجدید چاپ نشدند)
با این حال برخی از این کتابها نیز در سالهای اخیر زیر چاپ رفته اند ، مثلا: آخرین چاپ آشیانه عقاب سال 1382 ، خورشید تیسفون (سه جلدی) سال 1390
سلام دوست گرامی
متاسفانه یا خوشبختانه احتمالا هیچ کدام از اثاری که ذکر کردید در کتابناک موجود نمی باشد و از بعضی از رمان های خارجی چند ترجمه
بد نیست درباره رمان تاریخی کمی توضیح داده شود:
ظهور رمان تاریخی به سال 1814 (حدود زمان ناپلون) برمیگردد ، در آن سال "سر والتر اسکات" (رمان نویس و شاعر سرشناس اسکاتلندی و از چهره های برجسته رمانتیسم بریتانیا) کتابی به نام ویورلی را نوشت. (هر چند معروفترین اثرش تا به امروز "آیوانهو" است)
رمان تاریخی را مرز میان تاریخ و ادبیات دانسته اند. نویسندگان در این ژانر، معمولا از هیچ منبعی نام نمی برند یا از منابع بسیار کمی کمک می گیرند.
در این ژانر ، نوشتن دروغ یا حقیت وقایع تاریخی چندان مهم نیست ، بلکه آنچه مهم است "نوع و سبک نوشتن و همچنین ارزش ادبی کتاب است".
در "فرهنگ اصطلاحات ادبی کادن" در باره رمان تاریخی آمده است: رمان تاریخی شکلی از روایت داستانی است که تاریخ را بازسازی میکند و آن را به شیوه ای تخیلی باز می آفریند، در این نوع داستان هم اشخاص تاریخی و هم اشخاص داستانی امکان حضور دارند.
پس در رمان تاریخی، نویسنده تاریخ را به سبک و میل خود بازسازی و از آن برای پیشبرد داستان استفاده میکند، مثلا دلیل فتح قسطنطنیه را عشق سلطان محمد فاتح به دختری ترسا می داند یا پادشاهی را به جنگی میبرد که اصلا وجود خارجی ندارد یا مثلا در همین کتاب فوق الذکر، نویسنده، سقوط اصفهان را علاوه بر حماقت های شاه سلطان حسین ، به دلایلی دیگر نیز مرتبط می داند .
به عقیده بسیاری تاریخ هردوت را نیز می توان یک رمان تاریخی به حساب آورد ، چون هردوت هم فراوان در وقایع تاریخی به میل خود دستبرد داشته و تاریخ را به میل خود تحریف کرده است.
به هرحال از این موارد که بگذریم ، از معروفترین رمان های تاریخی جهان می توان از جنگ وصلح ، بینوایان، دزیره ، لف هال (هیلاری مونتال) ، رومولا (جرج الیوت)، لئوپارد (دی لامپاردو) ، خالص (اندرو میلر)، برباد رفته، حشاشین و ... نام برد.
***
در ایران نیز به عقیده "پرفسور ادوارد براون" (جلد چهارم اثر استادانه خود در ادبیات فارسی ، ص464-466) ، اولین رمان تایخی ایران در سال 1295 ه. ش ( 1917) به نام "عشق و سلطنت" توسط شیخ موسی همدانی منتشر شد.
اما از دیدگاه آقایان چایکین و برتلس ، "دامگستران" ( یا انتقام خواهان مزدک) اثر صنعتی زاده که در سال 1299 ه. ش (1921) در بمبی هند منشتر شد، اولین رمان تاریخی ایران است.
از دیدگاه عده ای دیگر ، ظهور رمان تاریخی در ایران با "داستان باستان" اثر محمد حسن خان بدیع که درسال 1299 شمسی به نگارش درآمده، آغازشده است.
اما به عقیده دکتر محمد غلام، رمان "شمس و طغرا " نوشته محمد باقر میرزاخسروی کرمانشاهی اولین رمان تاریخی ایران است (حدود 1910 میلادی یا 1907 نوشته شده)
***
از معروفترین رمانهای تاریخی پارسی نیز می توان به : "آشیانه عقاب" ( زین العابدین موتمن ، 1318) ، "خورشید تیسفون" (ابراهیم زمانی آشتیانی ، 1345) ، "سلحشور"( صنعتی زاده ، 1311) ، "عروس مدی" (عباس آریانپور کاشانی، 1317) ، "لازیکا" (حیدرعلی کمالی، 1309) ، "شهربانو" ( رحیمزاده صفوی ، 1310) ، "مانی نقاش" ( صنعتی زاده ، 1305) و ... اشاره کرد ، شایان ذکر است که اکثر کتاب های "صنعتی زاده" در ژانر رمان تاریخی می گنجند.
از دیدگاه دکتر غلام در ایران 3 دوره در رمان تاریخی وجود دارد که از سال 1984 شروع شده و تا 1332 ادامه پیدا میکند.
در صورتی که دوستان علاقه مند به کسب اطلاعات بیشتری هستند ، میتوانند به دو کتاب بسیار عالی در این زمینه مراجعه بفرمایند :
1- رمان تاریخی ، نوشته دکتر محمد غلام ، نشر چشمه ، 1381 ، 548 صفحه
2- ردپای تزلزل ، دکتر کامران سپهران ، نشر و پژوهش شیرازه، 1381، 172 صفحه
داستان در قرن 18 میگذرد و آخرین سالهای حکومت صفویان را به تصویر می کشد ، شخصیت اول داستان، پزشکی فرانسوی به نام ژان باتیست پونسه است که سالها پیش در حبشه زندگی میکرده و در آنجا با دختری به نام آلیکس (دختر سفیر فرانسه) آشنا میشود که به دلیل مخالفت سفیر با ازدواجشان، هر دو فرار کرده و به ایران پناهنده میشوند (البته این موضوع اصلی داستان حبشه است)
پونسه پزشکی در خدمت مردم و محرومان است و از کمک به دیگران ابایی ندارد ، آنچنان که از نظر مردم اصفهان به میرزا پونسه معروف است . پونسه و همسرش آلیکس و تنها دخترشان سبا (که در ایران به دنیا آمده است) زندگی خوب و خوشی را در شهر زیبای اصفهان تجربه میکنند تا اینکه با ورود غربیه ای به شهر اصفهان زندگی آنان دستخوش حوادثی میشود.
پی نوشت: از دیدگاه بسیاری از خوانندگان فرانسوی ، روسی و آمریکایی، زیباترین قسمت کتاب، بخشی است که پونسه برای اولین بار با تزار روس آشنا میشود.